دختران کوبانی
داستان همهی این زنان مبارز کُرد خواندنیست؛ داستان مبارزه و نبرد زنانیست که مرگ با گلوله را تجربه کردند؛ مرگ با حملات و کشتارهای تسلیحات شیمیایی را تجربه کردند؛ مرگ با زلزله و برف و باد و طوفان و ..
نویسنده: عارف سحر
کتاب «دختران کوبانی: زنانی که با داعش جنگیدند»، روایتی از یک ایستادگی، شورش، شهامت و عدالتطلبی در شمال سوریه است. دختران کوبانی، روایت زنان شجاع کوبانی است که زنان کُرد کوبانی را به بِهترین امید بشر برای نابودی داعش تبدیل کردند. مبارزهی زنان کوبانی یکی از الهامبخشترین و انسانیترین مبارزات و مقاومت در تاریخ معاصر ماست.
این مبارزان زنان کُرد برای کُردها که تا اونروز کسی وجود و حضورشان را به رسمیت نمیشناخت، هویت و اعتبار جهانی خلق کردند و آنها را به نمادی از مقاومت و مبارزهی آزادیطلبی و برابریخواهی تبدیل کردند. این زنان مبارز کُرد نقش مهمی در دفاع از سرزمین خود و عقبراندن نیروهای داعش در زمان محاصرهی وحشیانه کوبانی در سال ۲۰۱۴ ایفا کردند.
برای داعش، کوبانی به یک عصارهی عقدهی شکست در برابر مبارزان کُرد تبدیل شده بود و به همین دلیل زُبدهترین و نخبهترین نیروهایی جنگیاش را به جنگ کوبانی اعزام کرد. در این جنگ، یگانهای مدافع زنان کُرد با شعار «یا مرگ یا کوبانی» در کنار یگانهای مدافع مردان کُرد جنگیدند.
کتاب دختران کوبانی روایت هزارها زن مبارز کُرد است. اما داستان نوروز (فرمانده)، عظیمه (تکتیرانداز)، روژدا (سرباز شجاع و با تدبیر که بعدا به یک فرمانده جسور و لایق تبدیل میشود) و زنارین (دختر جوان و فرمانده یگان پنجاهنفری) برجستهترست.
در اینجا من اما داستان عظیمه (تکتیرانداز) را به صورت خلاصه میآورم. عظیمه یکی از استوانههای مقاومت کوبانیست که دم از دمار نیروهای تروریستی داعش در میآورد و به کابوسی و نیز به یکی از اهداف داعشیان تبدیل میشود.
عظیمه در یکی از رویاروییها با نیروهای داعش در نبرد کوبانی از فاصله خیلی نزدیک تیر میخورد. تیر بازوی راست عظیمه را سوراخ میکند. این فاصله به حدی نزدیکست که عظیمه چهرهی جنگجوی داعشی که کچل و کثیفست و ریشهای بلند دارد را میبیند و دقیق به یاد میآورد. بازوی تیرخوردهی عظیمه با اصرار فراوان پزشکان جراحی میشود. روزی عظیمه اما و به دور از چشمان پزشکان بیمارستان را رها میکند و نزد همرزمانش در خط مقدم جبهه بر میگردد.
بیستروز پس از جراحی بازوی تیرخورده عظیمه، کوبانی آزاد میشود. در مراسم جشن آزادی، عظیمه با بازوی تیرخورده و در کنار پنج فرمانده مرد در برابر پرچم زرد یگانهای مدافع خلق میایستد و پایان محاصره کوبانی و شکست داعش در این شهر را رسما اعلام میکند. عظیمه در سخنرانیاش پیروزی بر داعش را تبریک گفت و از کشتهشدگان یاد کرد. عظیمه قول داد که خودش و همرزمانش مبارزهای را که از کوبانی آغاز کرده بودند تا نابودی کامل داعش در سراسر سوریه ادامه دهند.
پس از آزادی کوبانی، عظیمه و همرزمانش به شهر «حَسَکه/الحسکه» که یکی از شهرهای مهم شمالشرق سوریه است، به جنگ داعش رفتند. در حَسَکه خودروی زرهی عظیمه با ماینهای داعش برخورد میکند و پاها و چهرهی عظیمه آسیب شدید میبیند و مورد جراحیهای شدید قرار میگیرد. بدنبال این رخداد، عظیمه با حکم نوروز و برخلاف میلاش از خط مقدم جنگ به پشت جبهه منتقل میشود و در مدیریت کارهای ستادی و لوژیستیکی جنگ سهیم میشود.
داستان همهی این زنان مبارز کُرد خواندنیست؛ داستان مبارزه و نبرد زنانیست که مرگ با گلوله را تجربه کردند؛ مرگ با حملات و کشتارهای تسلیحات شیمیایی را تجربه کردند؛ مرگ با زلزله و برف و باد و طوفان و وحشت از مردان سیاهپوش و سیاهاندیش تروریستان را تجربه کردند اما از ترس داعش نَمُردند.
یگانهای مدافع زنان از چندصد زن تشکیل شده بود. در بیانیهای که در روز تاسیساش منتشر کردند، یگانهای مدافع زنان کُرد اعلام کردند: «هدف از تاسیس این گروه ایجاد جامعه دموکراتیکی است که در آن زنان و مردان با هم برابر باشند و آرماناش هم اینست که از تبعیض، آزار و شکنجه زنان در تمام جهان و نه فقط در مناطق کُردنشین جلوگیری شود.» یگانهای مدافع زنان رسما در تاریخ چهارم آپریل ۲۰۱۳ تاسیس شد و رسمیت پیدا کرد و به جنگ داعش و دیگر گروههای مسلح مانند جبهه النصره رفتند.
دختران کوبانی کاری کردند که نام کوبانی برای همیشه در تاریخ ماندگار شد. زنان مبارز کُرد نمادی از قدرت و مقاومت در برابر جهلوتروراند. دختران کوبانی سرشار از روایت انگیزه، شجاعت و ایستادگی و نیز ترس و شکست و خون و خاکستر و کشتن و کشتهشدن است.
دختران کوبانی یکی از خوبترین و هیجانانگیزترین کتابهاییست که در اینزودیها خواندهام. در میان هدایا/ کادوهایی کریسمس و سالنو میلادی اِمسالام، یک نسخه از دختران کوبانی نیز راه یافتهاست و آنرا به پسرم سمیر هدیه کردم.